ولادت

زندگی نامه امام حسن مجتبی ع

امام حسن مجتبی(ع ) در شب نیمه ماه رمضان سال سوّم هجرت در مدینه تولد یافت . وى نخستین پسرى بود كه خداوند متعال به خانواده على و فاطمه عنایت كرد. رسول اكرم (ص ) بلافاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش راستش ‍ اذان و در گوش چپش اقامه گفت . سپس براى او گوسفندى قربانى كرد، سرش را تراشید و هموزن موى سرش – كه یك درم و چیزى افزون بود – نقره به مستمندان داد. پیامبر (ص ) دستور داد تا سرش را عطرآگین كنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هموزن موى سر نوزاد سنت شد. این نوزاد را حسن نام داد و این نام در جاهلیت سابقه نداشت . كنیه او را ابومحمّد نهاد و این تنها كنیه اوست .

القاب امام

لقب هاى او: سبط، سید، زكى ، مجتبى است كه از همه معروفتر (مجتبى ) مى باشد.

پیامبر اكرم (ص ) به حسن و برادرش حسین علاقه خاصى داشت و بارها مى فرمود كه حسن و حسین فرزندان منند و به پاس همین سخن على به سایر فرزندان خود مى فرمود: شما فرزندان من هستید و حسن و حسین فرزندان پیغمبر خدایند.

امام حسن هفت سال و خرده اى زمان جد بزرگوارش را درك نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پیامبر (ص ) كه با شهادت حضرت فاطمه دو ماه یا سه ماه بیشتر فاصله نداشت ، تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت .

امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت ، به امامت رسید و مقام خلافت ظاهرى را نیز اشغال كرد، و نزدیك به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداخت . در این مدت ، معاویه كه دشمن سرسخت على (ع ) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت (در آغاز به بهانه خونخواهى عثمان و در آخر آشكارا به طلب خلافت ) جنگیده بود؛ به عراق كه مقر خلافت امام حسن (ع ) بود لشكر كشید و جنگ آغاز كرد. ما در این باره كمى بعدتر سخن خواهیم گفت .

امام حسن (ع ) از جهت منظر و اخلاق و پیكر و بزرگوارى به رسول اكرم (ص ) بسیار مانند بود. وصف كنندگان آن حضرت او را چنین توصیف كرده اند:

(داراى رخسارى سفید آمیخته به اندكى سرخى ، چشمانى سیاه ، گونه اى هموار، محاسنى انبوه ، گیسوانى مجعد و پر، گردنى سیمگون ، اندامى متناسب ، شانه ایى عریض ، استخوانى درشت ، میانى باریك ، قدى میانه ، نه چندان بلند و نه چندان كوتاه . سیمایى نمكین و چهره اى در شمار زیباترین و جذاب ترین چهره ها).

ابن سعد گفته است كه (حسن و حسین به رنگ سیاه ، خضاب مى كردند).

كمالات انسانى

امام حسن (ع ) در كمالات انسانى یادگار پدر و نمونه كامل جدّ بزرگوار خود بود. تا پیغمبر (ص ) زنده بود، او و برادرش حسین در كنار آن حضرت جاى داشتند، گاهى آنان را بر دوش خود سوار مى كرد و مى بوسید و مى بویید.

از پیغمبر اكرم (ص ) روایت كرده اند كه درباره امام حسن و امام حسین (ع ) مى فرمود: این دو فرزند من ، امام هستند خواه برخیزند و خواه بنشینند (كنایه از این كه در هر حال امام و پیشوایند).

امام حسن (ع ) بیست و پنج بار حج كرد، پیاده ، در حالى كه اسبهاى نجیب را با او یدك مى كشیدند. هرگاه از مرگ یاد مى كرد مى گریست و هرگاه از قبر یاد مى كرد مى گریست ، هرگاه به یاد ایستادن به پاى حساب مى افتاد آن چنان نعره مى زد كه بیهوش مى شد و چون به یاد بهشت و دوزخ مى افتاد؛ همچون مار گزیده به خود مى پیچید. از خدا طلب بهشت مى كرد و به او از آتش جهنم پناه مى برد. چون وضو مى ساخت و به نماز مى ایستاد بدنش به لرزه مى افتاد و رنگش زرد مى شد. سه نوبت دارائیش را با خدا تقسیم كرد و دو نوبت از تمام مال خود براى خدا گذشت . گفته اند: (امام حسن (ع ) در زمان خودش عابدترین و بى اعتناترین مردم به زیور دنیا بود).

سرشت و طینت امام

در سرشت و طینت امام حسن (ع ) برترین نشانه هاى انسانیت وجود داشت . هر كه او را مى دید به دیده اش بزرگ مى آمد و هر كه با او آمیزش ‍ داشت ، بدو محبت مى ورزید و هر دوست یا دشمنى كه سخن یا خطبه او را مى شنید، به آسانى درنگ مى كرد تا او سخن خود را تمام كند و خطبه اش را به پایان برد. محمّد بن اسحاق گفت :

(پس از رسول خدا (ص ) هیچكس ‍ از حیث آبرو و بلندى قدر به حسن بن على نرسید. بر در خانه اش فرش ‍ مى گستردند و چون از خانه بیرون مى آمد و آنجا مى نشست راه بسته مى شد و به احترام او كسى از برابرش عبور نمى كرد و او چون مى فهمید؛ بر مى خاست و به خانه مى رفت و آن گاه مردم رفت و آمد مى كردند). در راه مكه از مركبش فرود آمد و پیاده به راه رفتن ادامه داد. در كاروان همه از او پیروى كردند حتى سعد بن ابى وقاص پیاده شد و در كنار آن حضرت راه افتاد.

ابن عباس كه از امام حسن (ع ) مسن تر بود، ركاب اسبشان را مى گرفت و بدین كار افتخار مى كرد و مى گفت : اینها پسران رسول خدایند.

با این شاءن و منزلت ، تواضعش چنان بود كه : روزى بر عده اى مستمند مى گذشت ، آنها پاره هاى نان را بر زمین نهاده و خود روى زمین نشسته بودند و مى خوردند، چون حسن بن على را دیدند گفتند: (اى پسر رسول خدا بیا با ما هم غذا شو). امام حسن (ع ) فورا از مركب فرود آمد و گفت : (خدا متكبران را دوست نمى دارد) و با آنان به غذا خوردن مشغول شد. آنگاه آنها را به میهمانى خود دعوت كرد، هم غذا به آنان داد و هم پوشاك .

در جود و بخشش امام حسن (ع ) داستانها گفته اند. از جمله مدائنى روایت كرده كه :

حسن و حسین و عبداللّه بن جعفر به راه حج مى رفتند. توشه و تنخواه آنان گم شد. گرسنه و تشنه به خیمه اى رسیدند كه پیرزنى در آن زندگى مى كرد. از او آب طلبیدند. گفت این گوسفند را بدوشید و شیر آن را با آب بیامیزید و بیاشامید. چنین كردند. سپس از او غذا خواستند. گفت همین گوسفند را داریم بكشید و بخورید. یكى از آنان گوسفند را ذبح كرد و از گوشت آن مقدارى بریان كرد و همه خوردند و سپس همانجا به خواب رفتند. هنگام رفتن به پیرزن گفتند: ما از قریشیم به حج مى رویم . چون باز گشتیم نزد ما بیا با تو به نیكى رفتار خواهیم كرد. و رفتند.

شوهر زن كه آمد و از جریان خبر یافت ، گفت : واى بر تو گوسفند مرا براى مردمى ناشناس مى كشى آنگاه مى گویى از قریش بودند؟ روزگارى گذشت و كار بر پیرزن سخت شد، از آن محل كوچ كرد و به مدینه عبورش افتاد. حسن بن على (ع ) او را دید و شناخت . پیش رفت و گفت : مرا مى شناسى ؟ گفت نه . گفت : من همانم كه در فلان روز مهمان تو شدم . و دستور داد تا هزار گوسفند و هزار دینار زر به او دادند. آن گاه او را نزد برادرش حسین بن على فرستاد. آن حضرت نیز همان اندازه به او بخشش فرمود. او را نزد عبداللّه بن جعفر فرستاد او نیز عطایى همانند آنان به او داد.

حلم و گذشت امام حسن (ع ) چنان بود كه به گفته مروان ، با كوهها برابرى مى كرد.
بیعت مردم با حسن بن على (ع )

هنگامى كه حادثه دهشتناك ضربت خوردن على (ع ) در مسجد كوفه پیش ‍ آمد و مولى (ع ) بیمار شد به حسن دستور داد كه در نماز بر مردم امامت كند، و در آخرین لحظات زندگى ، او را به این سخنان وصى خود قرار داد:

(پسرم ! پس از من ، تو صاحب مقام و صاحب خون منى ). و حسین و محمّد و دیگر فرزندانش و رؤ ساى شیعه و بزرگان خاندانش را بر این وصیت گواه ساخت و كتاب و سلاح خود را به او تحویل داد و سپس ‍ فرمود:

(پسرم ! رسول خدا دستور داده است كه تو را وصى خود سازم و كتاب و سلاحم را به تو تحویل دهم . همچنانكه آن حضرت مرا وصى خود ساخته و كتاب و سلاحش را به من داده است و مرا ماءمور كرده كه به تو دستور دهم در آخرین لحظات زندگیت ، آنها را به برادرت حسین بدهى ).

امام حسن (ع ) به جمع مسلمانان درآمد و بر فراز منبر پدرش ایستاد. خواست درباره فاجعه بزرگ شهادت پدرش ، على علیه السلام با مردم سخن بگوید. آنگاه پس از حمد و ثناى بر خداوند متعال و رسول مكرم (ص ) چنین گفت :

(همانا در این شب آن چنان كسى وفات یافت كه گذشتگان بر او سبقت نگرفته اند و آیندگان بدو نخواهند رسید). و آن گاه درباره شجاعت و جهاد و كوشش هایى كه على (ع ) در راه اسلام انجام داد و پیروزیهیى كه در جنگها نصیب وى شد، سخن گفت و اشاره كرد كه از مال دنیا در دم مرگ فقط هفتصد درهم داشت از سهمیه اش از بیت المال ، كه مى خواست با آن خدمتكارى براى اهل و عیال خود تهیه كند.

در این موقع در مسجد جامع كه مالامال از جمعیت بود، عبداللّه بن عباس ‍ بپا خاست و مردم را به بیعت با حسن بن على تشویق كرد. مردم با شوق و رغبت با امام حسن بیعت كردند. و این روز، همان روز شهادت پدرش ، یعنى روز بیست و یكم رمضان سال چهلم از هجرت بود.

مردم كوفه و بصره و مدائن و عراق و حجاز و یمن همه با میل با حسن بن على بیعت كردند جز معاویه كه خواست از راهى دیگر برود و با او همان رفتار پیش گیرد كه با پدرش پیش گرفته بود.

پس از بیعت مردم ، به ایراد خطبه اى پرداخت و مردم را به اطاعت اهل بیت پیغمبر (ص ) كه یكى از دو یادگار گران وزن و در ردیف قرآن كریم هستند تشویق فرمود، و آنها را از فریب شیطان و شیطان صفتان بر حذر داشت .

بارى ، روش زندگى امام حسن (ع ) در دوران اقامتش در كوفه او را قبله نظر و محبوب دلها و مایه امید كسان ساخته بود. حسن بن على (ع ) شرایط رهبرى را در خود جمع داشت زیرا اولا فرزند رسول خدا (ص ) بود و دوستى او یكى از شرایط ایمان بود، دیگر آنكه لازمه بیعت با او این بود كه از او فرمانبردارى كنند.

امام (ع ) كارها را نظم داد و والیانى براى شهرها تعیین فرمود و انتظام امور را بدست گرفت . امّا زمانى نگذشت كه مردم چون امام حسن (ع ) را مانند پدرش در اجراى عدالت و احكام و حدود اسلامى قاطع دیدند، عده زیادى از افراد با نفوذ به توطئه هاى پنهانى دست زدند و حتى در نهان به معاویه نامه نوشتند و او را به حركت به سوى كوفه تحریك نمودند، و ضمانت كردند كه هرگاه سپاه او به اردوگاه حسن بن على (ع ) نزدیك شود، حسن را دست بسته تسلیم او كنند یا ناگهان او را بكشند.

خوارج نیز بخاطر وحدت نظرى كه در دشمنى با حكومت هاشمى داشتند در این توطئه ها با آنها همكارى كردند.

در برابر این عده منافق ، شیعیان على (ع ) و جمعى از مهاجر و انصار بودند كه به كوفه آمده و در آنجا سكونت اختیار كرده بودند. این بزرگمردان مراتب اخلاص و صمیمیت خود را در همه مراحل – چه در آغاز بعد از بیعت و چه در زمانى كه امام (ع ) دستور جهاد داد – ثابت كردند.

امام حسن (ع ) وقتى طغیان و عصیان معاویه را در برابر خود دید با نامه هایى او را به اطاعت و عدم توطئه و خونریزى فرا خواند ولى معاویه در جوانب امام (ع ) تنها به این امر استدلال مى كرد كه (من در حكومت از تو با سابقه تر و در این امر آزموده تر و به سال از تو بزرگترم همین و دیگر هیچ !).

گاه معاویه در نامه هاى خود با اقرار به شایستگى امام حسن (ع ) مى نوشت : (پس از من خلافت از آن توست زیرا تو از هر كس بدان سزاوارترى ) و در آخرین جوابى كه به فرستادگان امام حسن (ع ) داد این بود كه (برگردید، میان ما و شما بجز شمشیر نیست ).

و بدین ترتیب دشمنى و سركشى از طرف معاویه شروع شد و او بود كه با امام زمانش گردنكشى آغاز كرد. معاویه با توطئه هاى زهرآگین و انتخاب موقع مناسب و ایجاد روح اخلالگرى و نفاق ، توفیق یافت . او با خریدارى وجدانهاى پست و پراكندن انواع دروغ و انتشار روحیه یاءس در مردم سست ایمان ، زمینه را به نفع خود فراهم مى كرد و از سوى دیگر، همه سپاهیانش را به بسیج عمومى فرا خواند.

امام حسن (ع ) نیز تصمیم خود را براى پاسخ به ستیزه جویى معاویه دنبال كرد و رسما اعلان جهاد داد. اگر در لشكر معاویه به كسانى بودند كه به طمع زر آمده بودند و مزدور دستگاه حكومت شام مى بودند، امّا در لشكر امام حسن (ع ) چهره هاى تابناك شیعیانى دیده مى شد مانند حجر بن عدى ، ابو ایوب انصارى ، و عدى بن حاتم … كه به تعبیر امام (ع ) (یك تن از آنان افزون از یك لشكر بود). امّا در برابر این بزرگان ، افراد سست عنصرى نیز بودند كه جنگ را با گریز جواب مى دادند، و در نفاق افكنى توانایى داشتند، و فریفته زر و زیور دنیا مى شدند. امام حسن (ع ) از آغاز این ناهماهنگى بیمناك بود.

مجموع نیروهاى نظامى عراق را ۳۵۰ هزار نوشته اند.

امام حسن (ع ) در مسجد جامع كوفه سخن گفت و سپاهیان را به عزیمت بسوى (نخیله ) تحریض فرمود. عدى بن حاتم نخستین كسى بود كه پاى در ركاب نهاد و فرمان امام را اطاعت كرد. بسیارى كسان دیگر نیز از او پیروى كردند.

امام حسن (ع ) عبیداللّه بن عباس را كه از خویشان امام و از نخستین افرادى بود كه مردم را به بیعت با امام تشویق كرد، با دوازده هزار نفر به (مسكن ) كه شمالى ترین نقطه در عراق هاشمى بود اعزام فرمود. امّا وسوسه هاى معاویه او را تحت تاءثیر قرار داد و مطمئن ترین فرمانده امام را، معاویه در مقابل یك میلیون درم كه نصفش را نقد پرداخت به اردوگاه خود كشاند. در نتیجه ، هشت هزار نفر از دوازده هزار نفر سپاهى نیز به دنبال او به اردوگاه معاویه شتافتند و دین خود را به دنیا فروختند.

پس از عبیداللّه بن عباس ، نوبت فرماندهى به قیس بن سعد رسید. لشكریان معاویه و منافقان با شایعه مقتول او، روحیه سپاهیان امام حسن (ع ) را ضعیف نمودند. عده اى از كارگزاران معاویه كه به (مدائن ) آمدند و با امام حسن (ع ) ملاقات كردند، نیز زمزمه پذیرش صلح را بوسیله امام (ع ) در بین مردم شایع كردند. از طرفى یكى از خوارج تروریست نیزه اى بر ران حضرت امام حسن زد، بحدى كه استخوان ران آن حضرت آسیب دید و جراحتى سخت در ران آن حضرت پدید آمد. بهر حال وضعى براى امام (ع ) پیش ‍ آمد كه جز (صلح ) با معاویه ، راه حل دیگرى نماند.

بارى ، معاویه وقتى وضع را مساعد یافت ، به حضرت امام حسن (ع ) پیشنهاد صلح كرد. امام حسن (ع ) براى مشورت با سپاهیان خود خطبه اى ایراد فرمود و آنها را به جانبازى و یا صلح – یكى از این دو راه – تحریك و تشویق فرمود. عده زیادى خواهان صلح بودند. عده اى نیز با زخم زبان امام معصوم را آزردند. سرانجام ، پیشنهاد صلح معاویه ، مورد قبول امام حسن واقع شد ولى این فقط بدین منظور بود كه او را در قید و بند شرایط و تعهداتى گرفتار سازد كه معلوم بود كسى چون معاویه دیر زمانى پاى بند آن تعهدات نخواهد ماند، و در آینده نزدیكى آنها را یكى پس از دیگرى زیر پاى خواهد نهاد، و در نتیجه ، ماهیت ناپاك معاویه و عهد شكنى هاى او و عدم پاى بندى او به دین و پیمان ؛ بر همه مردم آشكار خواهد شد. و نیز امام حسن (ع ) با پذیرش صلح از برادر كشى و خونریزى كه هدف اصلى معاویه بود و مى خواست ریشه شیعه و شیعیان آل على (ع ) را بهر قیمتى هست ، قطع كند، جلوگیرى فرمود. بدین صورت چهره تابناك امام حسن (ع ) – همچنان كه جد بزرگوارش رسول اللّه (ص ) پیش بینى فرموده بود – بعنوان (مصلح اكبر) در افق اسلام نمودار شد. معاویه در پیشنهاد صلح هدفى جز مادیات محدود نداشت و مى خواست كه بر حكومت استیلا یابد. امّا امام حسن (ع ) بدین امر راضى نشد مگر بدین جهت كه مكتب خود و اصول فكرى خود را از انقراض محفوظ بدارد و شیعیان خود را از نابودى برهاند.

از شرطهایى كه در قرارداد صلح آمده بود؛ اینهاست :

معاویه موظف است در میان مردم به كتاب خدا و سنت رسول خدا (ص ) و سیرت خلفاى شایسته عمل كند و بعد از خود كسى را بعنوان خلیفه تعیین ننماید و مكرى علیه امام حسن (ع ) و اولاد على (ع ) و شیعیان آنها در هیچ جاى كشور اسلامى نیندیشد. و نیز سب و لعن بر على (ع ) را موقوف دارد و ضرر و زیانى به هیچ فرد مسلمانى نرساند. بر این پیمان ، خدا و رسول خدا (ص ) و عده زیادى را شاهد گرفتند. معاویه به كوفه آمد تا قرارداد صلح در حضور امام حسن (ع ) اجرا شود و مسلمانان در جریان امر قرار گیرند. سیل جمعیت بسوى كوفه روان شد.
ابتدا معاویه بر منبر آمد و سخنى چند گفت از جمله آنكه : (هان اى اهل كوفه ، مى پندارید كه به خاطر نماز و روزه و زكات و حج با شما جنگیدم ؟ با اینكه مى دانسته ام شما این همه را بجاى مى آورید. من فقط بدین خاطر با شما به جنگ برخاستم كه بر شما حكمرانى كنم و زمام امر شما را بدست گیرم ، و اینك خدا مرا بدین خواسته نائل آورد، هر چند شما خوش ندارید. اكنون بدانید هر خونى كه در این فتنه بر زمین ریخته شود هدر است و هر عهدى كه با كسى بسته ام زیر دو پاى من است ).

و بدین طریق عهدنامه اى را كه خود نوشته و پیشنهاد كرده و پاى آنرا مهر نهاده بود زیر هر دو پاى خود نهاد و چه زود خود را رسوا كرد!

سپس حسن بن على (ع ) با شكوه و وقار امامت – چنانكه چشمها را خیره و حاضران را به احترام وادار مى كرد – بر منبر بر آمد و خطبه تاریخى مهمى ایراد كرد.

پس از حمد و ثناى خداوند جهان و درود فراوان بر رسول اللّه (ص ) چنین فرمود:

(… به خدا سوگند من امید مى دارم كه خیرخواه ترین خلق براى خلق باشم و سپاس و منت خداى را كه كینه هیچ مسلمانى را به دل نگرفته ام و خواستار ناپسند و ناروا براى هیچ مسلمانى نیستم …) سپس فرمود: (معاویه چنین پنداشته كه من او را شایسته خلافت دیده ام و خود را شایسته ندیده ام . او دروغ مى گوید. ما در كتاب خداى عزوجل و به قضاوت پیامبرش از همه كس به حكومت اولیتریم و از لحظه اى كه رسول خدا وفات یافت همواره مورد ظلم و ستم قرار گرفته ایم ). آنگاه به جریان غدیر خم و غصب خلافت پدرش على (ع ) و انحراف خلافت از مسیر حقیقى اش ‍ اشاره كرد و فرمود: (این انحراف سبب شد كه بردگان آزاد شده و فرزندانشان – یعنى معاویه و یارانش – نیز در خلافت طمع كردند).

و چون معاویه در سخنان خود به على (ع ) ناسزا گفت ، حضرت امام حسن (ع ) پس از معرفى خود و برترى نسب و حسب خود بر معاویه نفرین فرستاد و عده زیادى از مسلمانان در حضور معاویه آمین گفتند. و ما نیز آمین مى گوییم .

امام حسن (ع ) پس از چند روزى آماده حركت به مدینه شد.

معاویه به این ترتیب خلافت اسلامى را در زیر تسلط خود آورد و وارد عراق شد، و در سخنرانى عمومى رسمى ، شرایط صلح را زیر پا نهاد و از هر راه ممكن استفاده كرد، و سخت ترین فشار و شكنجه را بر اهل بیت و شیعیان ایشان روا داشت .

امام حسن (ع ) در تمام مدت امامت خود كه ده سال طول كشید، در نهایت شدت و اختناق زندگى كرد و هیچگونه امنیتى نداشت ، حتى در خانه ، نیز در آرامش نبود. سرانجام در سال پنجاهم هجرى به تحریك معاویه بدست همسر خود (جعده ) مسموم و شهید و در بقیع مدفون شد.

همسران و فرزندان امام حسن (ع )

دشمنان و تاریخ نویسان خود فروخته و مغرض در مورد تعداد همسران امام حسن (ع ) داستانها پرداخته و حتى دوستان ساده دل سخنانى بهم بافته اند. امّا آنچه تاریخ ‌هاى صحیح نگاشته اند همسران امام (ع ) عبارتند از:

(ام الحق ) دختر طلحة بن عبیداللّه – (حفصه ) دختر عبدالرحمن بن ابى بكر – (هند) دختر سهیل بن عمر و (جعده ) دختر اشعث بن قیس .

بیاد نداریم كه تعداد همسران حضرت در طول زندگیش از هشت یا ده به اختلاف دو روایت تجاوز كرده باشند. با این توجه كه (ام ولد)هایش هم داخل در همین عددند.

(ام ولد) كنیزى است كه از صاحب خود داراى فرزند مى شود و همین امر موجب آزادى او پس از مرگ صاحبش مى باشد.

فرزندان آن حضرت از دختر و پسر ۱۵ نفر بوده اند بنامهاى : زید، حسن ، عمرو، قاسم ، عبداللّه ، عبدالرحمن ، حسن اثرم ، طلحه ، ام الحسن ، ام الحسین ، فاطمه ، ام سلمه ، رقیه ، ام عبداللّه و فاطمه .

نسل او فقط از دو پسرش حسن و زید باقى ماند و از غیر این دو انتساب به آن حضرت درست نیست .

منبع:زندگی نامه امام حسن مجتبی ع

زندگی نامه امام حسن مجتبی ع

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع
عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع
عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع
عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

منبع:

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

متن تبریک میلاد امام حسن مجتبی ع

 

شمس عفت زگريبان، قمر آورده برون
نخله ي فاطمه، اول ثمر آورده برون
بوالحسن را حسني داده خداوند و حسن
از افق، رخ پي اهل نظر آورده برون
آمد آن ماه که ماه رمضان کرد دو نيم
چون نبي معجز شق القمر آورده برون

———————————————–

آمده نوگل ولا / روح و روان مصطفي / نور دو چشم مرتضي
فروغ چشم من رسد / زينت انجمن رسد / حسن رسد، حسن رسد
شاه جوانان جهان/ امام جمله انس و جان / قدم گذارد به جهان
ز مقدم او، زمين چو گلشن، بگو به زهرا، چشم تو روشن

ولادت امام حسن مجتبی(ع) مبارک
————————————————————-

تا خدا هست و خدايي مي کند، مجتبي مشکل گشايي مي کند.

مهماني حق چه باصفا شد
ميلاد امام مجتبي شد
(اين عيد بر عاشقان مبارک)

————————————-
ماه رحمت، سفره اش گسترده شد
زنده از فيضش جهان مرده شد
آسمان پرگشته از شادي و شور
آمده از لطف حق ميلاد نور

ولادت امام حسن (ع) مبارک

——————————————
ميلاد حسن(ع) خسرو دين است امشب
شادي و سرور مؤمنين است امشب
از يمن قدوم مجتبي(ع) طاعت ما
مقبول خداوند مبين است امشب

ميلاد نور، در نيمه ي ماه نور، بر عاشقان نور مبارکباد.

ولادت باسعادت کريم اهل بيت، امام حسن مجتبي(علیه السلام) مبارک
——————————————————————

دوش بر گوشم رسيد اين مژده از جان آفرينم
کايد از ره آن نگار دلنواز و نازنينم
گفتم اي مه از کدامين آسمان باشي؟ بگفتا
شمس ايوان ولايت، عُروَة الوثقاي دينم
من همان ماه تمامم، جلوه ي ماه صيامم
شاهد صلح و قيامم، وجه رب العالمينم
طاعات قبول*عيدتون مبارک

———————————————————-

ولادت مظهر جود و کرم و بخشش، مبارک … التماس دعا

میلاد کریم سبزپوش آل فاطمه، تنهاترین سردار لشکر حیدر و غریب شهر پیامبر تهنیت باد.

—————————————————————-
روزه داران به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جام تولای وی افطار کنید
میلاد کریم اهل بیت مبارک

——————————————————–
امام حسن: بهترین نیکویی، اخلاق نیکو است. میلادش مبارك

امشب خوان ماه رمضان به یمن قدوم کریم اهل بیت گسترده تر است. هوشیار باشید که بی نصیب از کنارش نگذرید.

با عشق حسن(ع) من به جهان ناز کنم
افطارمو با نام حسن باز کنم
صد شکر که درک شب قدر رمضان
با جشن ولادتش آغاز کنم
——————————————————————-
در جود و کرم دست خدا هست حسن(ع)
دست همه را وقت عطا بست حسن(ع)
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت است حسن(ع)

——————————————-
پیامبر: به حسن(ع) شکوه و جذبه و وقار و به حسین(ع) بخشندگی و رحمت خود را بخشیدم.

پیامبر: فرزند صالح گلی است که خدا به بندگانش می‌دهد. دو گل من در دنیا حسن و حسین اند.

بر خوان رحمت خداوند، امروز دست کریم تو ساقی سعادت است و ما نه تشنه طهور که جرعه نوش ظهور رُخت به صف ایستاده ایم.

در ضیافت الهی چهره زیبایت نقاب خلقت را گسست یعنی که خداوند به وجود کریمت بندگانش را خواهد نواخت.

—————————————————-
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
میلاد امام حسن(ع) مبارك
——————————————————-

جان به جانان عرض کردن عاشقان را عار نیست
مفلسان را با کریمان کارها دشوار نیست
میلاد امام حسن(ع) مبارك

منبع:متن تبریک میلاد امام حسن مجتبی ع

متن تبریک میلاد امام حسن مجتبی ع

شعر در مورد امام حسن مجتبی علیه السلام

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

یا امام حسن مجتبی (ع)

نديده اند افاضات آفتابت را

نخوانده است كسي سطري از كتابت را

به دستهاي گدايان فقط دعا دادند

به چشم هاي تو دادند استجابت را

چرا غلام نداري ؟ مگر كه ما مرديم

نشسته ايم ببينيم انتخابت را

تو تكسواري حتي كسي شبيه حسين

عجيب نيست بگيرد اگر ركابت را

نه كه نظر نخوري- نه – مدينه ميميرد

اگر كه دست علي وا كند نقابت را

نقاب خويش بيفكن مرا دچار كني

نقاب خويش بيفكن كه تار و مار كني

نشسته ام بنويسم گدا گدا آقا

چقدر محترم است اين گداي با آقا

نشسته ام بنويسم حسن ، كريم ، كرم

مدينه ، سفره ي آقا ، برو بيا ، آقا

نشسته ام بنويسم به جاي العفوم

الهي يا حسن يا كريم يا آقا

تو مهرباني ات از دستگيري ات پيداست

بگير دست مرا هم تو را خدا آقا

دخيل هاي نبسته شده زياد شدند

چرا ضريح نداري ؟ چرا ؟ چرا ؟ آقا

تويي كريم كرم زاده من گدا زاده

مرا خدا به تو داده تو را به من داده

همه فقير تو هستند ما گدا ها هم

گداي لطف تو هستند خضر و موسي هم

سه بار زندگي ات را به اين و آن دادي

هر آنچه داشته بودي و گيوه ات را هم

قسم به ايل و تبارت – قسم به طايفه ات

غلام قاسم و عبدالله توآم با هم

عجيب نيست بگردد فرشته دور سرت

عجيب نيست بگردد علي و زهرا هم

من از بهشت به سمت شما سفر كردم

كه من بهشت بدون تو را نمي خواهم

بدون عشق مسلمان شدن نمي ارزد

بدون مهر تو انسان شدن نمي ارزد

نديده اند افاضات آفتابت را

نخوانده است كسي سطري از كتابت را

به دستهاي گدايان فقط دعا دادند

به چشم هاي تو دادند استجابت را

چرا غلام نداري ؟ مگر كه ما مرديم

نشسته ايم ببينيم انتخابت را

تو تكسواري حتي كسي شبيه حسين

عجيب نيست بگيرد اگر ركابت را

نه كه نظر نخوري- نه – مدينه ميميرد

اگر كه دست علي وا كند نقابت را

نقاب خويش بيفكن مرا دچار كني

نقاب خويش بيفكن كه تار و مار كني

نشسته ام بنويسم كه قامتت طوباست

نگات مثل علي و صدات مثل خداست

نشسته ام بنويسم علي است بابايت

نشسته ام بنويسم كه مادرت زهراست

نشسته ام بنويسم هزار اي والله

هنوز هم كه هنوز است پرچمت بالاست

سكوت كردي اما حسين شهر شدي

سكوت كردن تو كربلاست – عاشوراست

اگر كه جلوه نكردي همه كم آوردند

نبود دست تو آري خدا چنين ميخواست

قرار بود كه در صلح – كربلا بشوي

سكوت پيش بگيري و لافتي بشوي

نشسته ام بنويسم كه سفره داري تو

هميشه بيشتر از حد انتظاري تو

به دست با كرمت مي دهي كريمانه

به سائلان حسينت هر آنچه داري تو

تو نيمه ي رمضاني ولي شب قدري

مرا به دست خداوند مي سپاري تو

اگر بناست بسوزم به هيزم فردا

قسم به چادر زهرا نمي گذاري تو

نخواستم بنويسم ولي نفهميدم

چطور شد كه نوشتم حرم نداري تو

نوشتم از سر اين كوچه رد مشو اما

نگاه كردم و ديدم چگونه داري تو …..

…. تلاش ميكني از مادرت جدا نشوي

تلاش ميكني او را حرم بياري تو

ميان كوچه به دنبال توست مادر تو

ميان كوچه به دنبال گوشواری تو

مگر چه ديده اي از زندگيت سير شدي

چقدر زود شكسته شدي و پير شدي
علی اکبر لطیفیان

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

منبع:شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

تعبیرخواب ببر

تعبیر خواب ببر

تعبیرخواب ببر

محمد بن سیرین گوید: ببر جانوری درنده و دشمن شیر است و دیدن وی به خواب دشمن قوی و دلیر است. لیکن کریم و مهربان است.

منوچهر مطیعی تهرانی گوید: ببر در خواب یک حیوان استثنایی است که تعابیر مربوط به حیوانات و درندگان دیگر درباره او صدق نمی‌کند زیرا این حیوان درنده و عظیم الجثه و در عین حال قشنگ و دوست داشتنی در خواب دشمن است اما دشمنی قوی و کریم. دشمنی که شما به هیچ وجه توان مقابله و رو یارویی با او را ندارید اما همین دشمن کریم و مهربان و باگذشت است و چنانچه بر شما چیره شود بدون وارد آوردن آسیب کلی از شما می‌گذرد و پی کار خود می‌رود.

لیلا برایت می‌گوید: اگر در خواب ببری را مشاهده کردید، به این معنا است که یکی از دشمنان شما قصد آزار شما را دارد. اگر در خواب ببینید که ببری مدام شما را تعقیب می‌کند، به این معنا است که شخصی به شما ضرر می‌رساند.

تعبیر خواب بچه ببر اهلی

کتاب سرزمین رویاها: شما یک بچه ببر اهلی دارید: از شما تقاضای ازدواج خواهد شد.

تعبیر خواب جنگ با ببر

ابن سیرین گوید: اگر بیند با ببر در نبرد و جنگ است و او را قهر کرد، دلیل که بر دشمن چیره شود. اگر بیند ببر وی را قهر کرد دشمن بر وی ظفر یابد. اگر بیند ببر ازوی ترسان است و می‌گریخت از دشمن ایمن گردد.

مطیعی تهرانی: اگر در خواب دیدید که با ببر می‌جنگید با دشمنی دارای خصوصیات نقل شده در بالا دست و پنجه نرم می‌کنید و الزاماً درگیر می‌شوید. اگر در خواب ببر به شما حمله کند مورد تجاوز دشمن قرار می‌گیرید و چنانچه از پیش روی او بگریزید ایمن می‌شوید زیرا فرار از مقابل ببر ایمنی تعریف شده و اگر ببر را فراری دهید پیروز خواهید شد.

تعبیر خواب پوست و استخوان ببر

ابراهیم کرمانی گوید: پوست و استخوان و موی ببر به خواب دیدن، مال و منفعت است که ازدشمن بدو رسد، به قدر آن چه دیده است. اگر بیند بر ببر نشسته است و او مطیع است، دلیل که دشمن مطیع او گردد.

منوچهر تهرانی: پوست ببر در خواب مالی است که بدون زحمت و تلاش بدست می‌آید و چنانچه در خواب ببینید پوست ببر گسترده و روی آن نشسته‌اید پولی به شما می‌رسد که خیالتان را راحت می‌کند و برای سال‌های آینده تأمین خواهید یافت.

آنلی بیتون: دیدن زیراندازی از پوست ببر در خواب، نشانه آن است که در موقعیتی قرار خواهید گرفت، که از تفریح و آرامش لذت بسیار خواهید برد.

تعبیر خواب حمله کردن ببر

هانس کورت می‌گوید: حمله‌ی ببر در خواب، بیانگر آن است که شما در اثر یک شکست دچار یأس و ناامیدی می‌شوید. اگر در خواب مشاهده کنید که جلوی حمله‌ی یک ببر را می‌گیرید، به این معنا است که به اهدافتان رسیده و در انجام کارهایتان موفق می‌شوید. اگر در خواب ببری را در قفس ببینید، بیانگر شکست دشمنان است.

تعبیرخواب ببر

بیتون می‌گوید:

اگر خواب ببینید ببری به شما حمله می‌کند، نشانه آن است که عدم موفقیت، شما را غرق در نومیدی خواهد ساخت.
اگر خواب ببینید حمله ببری را دفع می‌کنید و او را از خود دور می‌سازید، نشانه آن است که در تمام کارهای خود پیروز و موفق خواید شد.
اگر خواب ببینید ببری از شما می‌گریزد، نشانه آن است که بر مخالفان پیروز خواهید شد. و مقام مهمی را از آن خود خواهید کرد.
دیدن ببرهای محبوس در قفس حیوانات، نشانه آن است که بر دشمنان خود چیره می‌شوید.

تعبیر خواب ببر به روایت کتاب سرزمین رویاها

درکتاب سرزمین رویاها آمده است:

خواب ببر: دشمنان بر سر راه شما پدیدار می‌شوند
به یک ببر نگاه می‌کنید: شانس در خانواده
یک ببر می‌دود: یک بیماری خطرناک
یک ببر را می‌کشید: مراقب حسود باشید.
یک ببرماده بعد از زایمان می‌میرد: پول بدست می‌آورید.
یک ببر در سیرک: دوستان بسیار خدمتگذاری خواهید داشت.
یک ببر شما راغافلگیر می‌کند: پریشانی و اضطراب بزرگ
یک ببر در قفس: مرگ یک شخصیت مهم
صدای غرش یک ببر را می‌شنوید: غم بزرگی باعث ناراحتی شما می‌شود.
یک ببر زنجیره شده: یک دشمن شما را غافلگیر می‌کند.
یک ببر در حال غذا خوردن: ثروت بزرگی به شما نزدیک می‌شود.

منبع:تعبیرخواب ببر

تعبیرخواب ببر

آبشار پلنگ دره واقع در شیرگاه مازندران یکی از زیباترین و جذاب ترین مسیر های طبیعت گردی استان مازندران است. از شهر زیبای شیرگاه و از پاسگاه نگهبانی منابع طبیعی حدود ۱۳ کیلومتر جاده خاکی که با ماشین حدود یک ساعتی طول می کشد را باید طی کرد تا به این مکان زیبا و بکر رسید لازم به ذکر است که جنگل های ابتدایی مسیر بسیار زیبا و رویایی می باشند.
آبشار پلنگ دره كه در شمال شرقي شهر شيرگاه قرار دارد و يكي از زيباترين مكان هاي ديدني شهر شيرگاه به حساب مي آيد. شاهد یک رودخانه ای زلال و زیبا با آبشار ۸ متری و ریزش آب به حوضچه سنگی خواهید بود.

چشمه‌های متعدد و رودخانه‌ای زیبا و تمیز با عمق کم نیز یکی دیگر از زیبایی‌های جنگل پلنگ دره جز جنگل های بکر و دست نخورده به شمار می‌رود. این جنگل‌ها جانور درنده خو و خطرناک ندارند. بنابراین می‌توانید مطمئن باشید خطری شما را تهدید نمی‌کند. در این مسیر خاکی و جنگلی حتی می‌توانید دوچرخه سواری کنید. زیرا مسیر جنگل پلنگ دره شیب تند و نفس‌گیر ندارد. از ابتدای جاده اصلی تا خود آبشار پلنگ دره بیش از ۱۳ کیلومتر راه نیست.
در هر وضعیت آب و هوایی می توان این مسیر را رفت و پیاده روی اجباری ندارد، با هر سن و سالی (خرد سال و افراد مسن) می توانید همسفر شوید. شایان ذکر است جهت رفتن به آبشار پلنگ دره و حوضچه سنگی، باید یک بار از عرض رودخانه (۱۵ متری) به عمق نیم متری عبور کنید از این رو دمپایی و لباس مناسب به همراه داشته باشید. پیشنهاد می شود جعبه کمک های اولیه چراغ قوه و باس و کفش مناسب به همراه داشته باشید.

آبشار پلنگ دره کجاست؟
آبشار پلنگ دره کجاست؟
آبشار پلنگ دره کجاست؟

منبع:آبشار پلنگ دره کجاست؟

آبشار پلنگ دره کجاست؟

تزیین ماست و خیار

چند مدل تزیین ماست و خیار

تزیین ماست و خیار
تزیین ماست و خیار
تزیین ماست و خیار
تزیین ماست و خیار

منبع:تزیین ماست و خیار 

تزیین ماست و خیار

طرز تهیه شامی لپه

مواد لازم برای تهیه شامی لپه

طرز تهیه شامی لپه

۴۰۰ گرم گوشت گوساله یا گوسفندی
۴۰۰ گرم لپه
۴ عدد تخم مرغ
۱ عدد پیاز
زعفران به مقدار لازم
نمک، فلفل و زرچوبه به مقدار لازم

مراحل تهیه شامی لپه

برای تهیه این شامی خوشمزه اول از همه باید گوشت رو بپزیم. پس پیاز رو خورد میکنیم و تفت میدیم و وقتی پخت و کمی رنگش برگشت، بهش زرچوبه اضافه کرده و گوشت رو هم داخلش میریزیم.
گوشت و پیاز رو یکم تفت میدیم تا رنگ گوشت برگرده.
بعد به گوشت آب اضافه میکنیم تا بپزن. البته بهتره آب رو بیش از حد نریزیم چون بهتره مزه گوشت به آبش نره و وقتی پخت تنگ آب شده باشه. دقت کنین که وقتی گوشت پخت کمی نمک هم بهش اضافه کنین و بعد بذارین آبش رو بکشه.
وقتی گوشت پخت و سرد شد ریش ریشش میکنیم.
لپه هایی که از قبل خیس کردیم و پختیم و آبشون هم کاملا کشیده شده رو با گوشتکوب خوب میکوبیم تا کاملا حالت پوره بگیرن و بعد گوشت ریش ریش شده رو به لپه ها اضافه میکنیم.
برای تهیه شامی میتونیم لپه پخته و گوشت رو داخل غذا ساز بریزیم یا با چرخ گوشت چرخ کنیم اما به نظر من بهتره ریش ریش های گوشت موقع خوردن شامی احساس بشه چون خیلی در دلپذیر تر شدن شامی تاثیر داره.
در این مرحله باید گوشت و لپه رو خیلی با حوصله ورز بدیم تا کاملا به خورد هم برن و گوشت تبدیل به ریش ریش های خیلی باریک بشه که به سختی دیده بشن.

طرز تهیه شامی لپه

در نهایت تخم مرغ ها، زعفران، نمک و فلفل رو به مواد اضافه کرده و باز هم ورزشون میدیم.
حالا باید شامی ها رو شکل بدیم تا برای سرخ کردن آماده بشن پس یه گلوله از مواد برمیداریم.
بعد کف دستمون فشار میدیم تا گرد بشه و با انگشتمون یه سوراخ وسطش ایجاد میکنیم.
حالا داخل ماهیتابه روغن ریخته و وقتی داغ شد شامی ها رو توش میچینیم. احتیاجی نیست که در ماهیتابه بسته باشه. فقط باید با شعله خیلی ملایم شامی هارو سرخ کنیم تا تخم مرغ های توش هم خوب بپزن.
بعد از اینکه یه طرف طلایی شد برشون میگردونیم تا هر دو طرف شامی ها طلایی و سرخ بشه و بعد هم روی یه دستمال میذاریمشون تا روغن اضافیشون بره.

البته این مدل شامی خوشبختانه خیلی کم روغن به خودش میکشه.
حالا شامی های پوک و خوشمزه ما حاضره و میتونیم هر طور دوست داریم نوش جونشون کنیم …

منبع:طرز تهیه شامی لپه

طرز تهیه شامی لپه

ایرج نوذری متولد ۷ اسفند ۱۳۴۲ در تهران، بازیگر است

فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته زبان شناسی می باشد، بجز بازیگر در عرصه اجرا، گویندگی و موسیقی نیز فعالیت کرده است، او استاد ورزش رزمی کونگ فوی نیز می باشد

ایرج نوذری فرزند زنده یاد منوچهر نوذری می باشد
شروع فعالیت با حمایت پدر

فعالیتم را در زمینه هنر و ورزش از همان كودكی آغاز كردم

پیشرفت‌ هایم را مرهون تشویق‌ های پدرم منوچهر نوذری هستم، وقتی ۳ سال بیشتر نداشتم در مدرسه رازی كه از مطرح‌‌ترین مراكز علمی كشور بود و دروس آن توسط اساتید بین‌المللی و فرانسوی تدریس می‌ شد، شروع به تحصیل علم و ورزش كنم

اولین حضور هنری

اولین تجربه ایرج نوذری در سن ۲۸ در سال ۱۳۷۰ با فیلم اونیاز و آخرین تلاش شروع شد او سپس به خارج از کشور مهاجرت کرد و ۱۲ سال بعد دوباره به ایران بازگشت
بازگشت طوفانی به ایران

اولین تجربه او بعد از بازگشت به ایران بازی در سریال مسافری از هند در سال ۱۳۸۲ بود سریال مسافری از هند با ۹۶٪ بیننده پربیننده‌ ترین سریال پس از انقلاب در تلویزیون ایران بوده است

ایرج نوذری با همین سریال به شهرت رسید

توانایی در زبان های مختلف

به زبان‌های سنسكریت، هندی، هندوستانی، اردو، اسپانیایی، فرانسوی، انگلیسی و ادبیات فارسی آشنایی كامل دارم و در بسیاری از ورزش‌های گروهی و انفرادی به طور حرفه‌ای كار كرده‌ ام

بیوگرافی ایرج نوذری

موسیقی

استاد ضرب‌های كوبه‌ ای و ضرب‌ های هندی تبلا و طبله نیز می‌ باشم

نواختن موسیقی فیلم‌ های بای‌ سیكل ران، گفتگو با باد و موسیقی متن مسابقه ستاره‌ ها و همینطور موسیقی مسافری از هند به عهده من بود
ازدواج

در سال ۱۳۷۰ با یک دختر اسپانیایی ازدواج کرده است این زوج صاحب دو دختر بنام های دلربا و دلناز دارد تاکنون عکسی از همسرش منتشر نشده است
دختران

دخترهایم حالا دیگر بزرگ شده اند و مشغول تحصیل هستند

دختر بزرگم دلناز در مالزی بین تمام همکلاسی هایش شاگرد اول شد و می خواهد تغذیه بخواند و دکترا بگیرد و دختر کوچکم دلربا هم به موسیقی علاقه مند است و دوست دارد دکترای موسیقی بگیرد
حضور در دوبله

از فروردین سال ۱۳۵۵ کار دوبله را شروع کردم. با وجود مخالفت پدرم، از این جا شروع به کار کردم در فیلم های ایرانی که خارج از کشور کار می شد، صحبت می کردم تا امروز که در خدمتتان هستم

هرچند که کمتر می توانم به این مقوله از هنر بپردازم
کونگ فو کار

از ۷ سالگی کونگ‌ فو را شروع کردم. به عبارتی ۴۷ سال که کونگ‌ فو کار می‌ کنم استادم آقای ابراهیم میرزایی بودند که متاسفانه سال‌هاست از ایران رفته‌ اند

مدتی هم ریاست امور بین الملل فدراسیون کونگ فوی ایران را برعهده داشتم

این روزها

او این روزها کنار همه فعالیت های هنری اش به فکر ساخت مستند می باشد

مجموعه ای هم در حال نوشتن می باشد که نوذری ها نام دارد و در آن به زندگی محمود نوذری (عمویش) منوچهر نوذری (پدرش) و خودش می پردازد و رمز و رازهایی از زندگی شان را می گوید که تا به حال کسی نشنیده است.

منبع:بیوگرافی ایرج نوذری

بیوگرافی ایرج نوذری

سرماخوردگی چیست ؟

سرماخوردگی (common cold) که با نام‌های نازوفارنژیت (nasopharyngitis)، رینوفارنژیت (rhinopharyngitis) وزکام حاد (acute coryza) نیز شناخته می‌شود، بیماری واگیردار مربوط به دستگاه تنفسی فوقانی است که عمدتاً بینی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. سرماخوردگی معمولاً با خستگی، احساس سرما، عطسه و سردرد آغاز می‌شود و با علائمی چون سرفه، گلودرد، آبریزش بینی و تب ادامه می‌یابد و معمولاً هفت تا ده روز بعد برطرف می‌شود و برخی علائم ممکن است تا سه هفته طول بکشد. بیش از دویست نوع ویروس عامل سرماخوردگی وجود دارد، با این حال راینو ویروس‌ها (که خود بیش از ۹۹ نوع مختلف شناخته‌شده هستند) متداول‌ترین عامل این بیماری هستند. ویروس‌های عامل بیماری می‌توانند تا مدت زمانی طولانی (برای راینو ویروس تا بیش از ۱۸ ساعت) در محیط زنده بمانند و ممکن است از دستان به چشمان و بینی که محل عفونت هستند، منتقل شوند. ویروس از طریق عطسه، سرفه و تماس با افراد یا اشیاء آلوده قابل انتقال به بدن است. برخی معتقدند که در معرض سرما قرار گرفتن باعث سرماخوردگی می‌شود و همین باعث شده که این نام را برای بیماری انتخاب کنند که البته این مطلب به اثبات نرسیده و رد شده است.

عفونت دستگاه تنفسی فوقانی بر اساس قسمت‌هایی از بدن که بیشتر دچار عفونت می‌شوند، دسته‌بندی می‌گردند، که سرماخوردگی عمدتاً بینی، سینوس‌ها (سینوزیت)، گلو (فارنژیت) و همچنین یک یا هر دو چشم را با التهاب ملتحمه تحت تأثیر قرار می‌دهد. علائم بیماری معمولاً به واکنش دستگاه ایمنی بدن بیشتر مرتبط هستند تا به بافت‌هایی که ویروس از بین می‌برد. تشخیص بیماری سرماخوردگی از آنفلونزا بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است، در آنفلوآنزا علائمی مانند سردرد، درد عضلات و تب شدت بیشتری دارند که البته در سرماخوردگی‌های شدید هم به همان شکل است. با هر بار ابتلا به بیماری، بدن انسان پادتن مربوط به ویروس را تولید می‌کند تا در آینده دیگر به آن مبتلا نشود، اما از آنجا که بیش از دویست ویروس مختلف باعث سرماخوردگی می‌شوند، با هر بار ابتلا باید پادتن مختص آن ساخته شود و برای همین یک فرد در طول زندگی خود به طور متوسط ۵۰ بار (بزرگسالان دو تا پنج بار در سال و کودکان شش تا ده بار در سال) به سرماخوردگی مبتلا می‌شود.
همچنین به دلیل همان دویست ویروس، ساختن واکسن سرماخوردگی مشکل و غیرممکن است و هیچ دارویی برای این بیماری تاکنون به وجود نیامده است، اگرچه علائم بیماری را با داروهای تب‌بر (مانند استامینوفن) یا ضدآبریزش بینی (مانند آنتی‌هیستامین) می‌توان کاهش داد. در بعضی موارد که احتمال ابتلا به یک بیماری باکتریایی (مانند برونشیت، سینه پهلو، سینوزیت و عفونت گوش میانی) وجود دارد، از پادزیست برای درمان آن استفاده می‌شود، اما پادزیست‌ها هیچ تأثیری بر روی ویروس سرماخوردگی ندارند. برخی نیز معتقدند که ویتامین ث یا قرص روی یا عسل می‌تواند باعث بهبودی علائم بیماری شود که به طور کامل به اثبات نرسیده است. به طور کلی پیشگیری از بیماری آسان است، زیرا ویروس عامل بیماری مدت زمان محدودی را زنده می‌ماند و با شست‌وشوی دست‌ها که یکی از راه‌های مهم برای پیشگیری است، می‌توان آن را از بین برد و برخی شواهد استفاده از ماسک‌های بینی و دهان را نیز مؤثر می‌دانند.

سرما خوردگی واکسن ندارد. مهم‌ترین راه‌های پیشگیری عبارتند از: شستن دست‌ها؛ لمس نکردن چشم‌ها، بینی یا دهان با دستان نشسته؛ و دور ماندن از افراد بیمار. ماسک صورت هم می‌تواند برای پیشگیری از این بیماری مناسب باشد. درمانی برای سرما خوردگی وجود ندارد، ولی علایمش می‌تواند بهبود یابند. داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (NSAIDs) مثل ایبوپروفن می‌تواند به درد کمک کند. نباید از آنتی بیوتیک‌ها استفاده شود. معمولاً بیماری، خود به خود بین ۷ تا ۱۰ روز (پروسه درمان) درمان می‌شود، شاید هم کمتر.

درمان سرماخوردگی با طب سنتی

سرماخوردگی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های بشر در طول زندگی است و علائمی همچون آبریزش بینی، زکام، سرفه، گلودرد و عفونت سینوس‌ها دارد. در طب سنتی، این ‌ترشحات را که از بینی خارج می‌شود، زکام و‌ترشحات پشت حلق را نزله می‌نامند. این‌ ترشحات موادی بیماری‌زا هستند که باید پاک شوند و به هیچ وجه نباید مانع خروج آنها شد.
استفاده از گیاهان خلط‌آور، ضدعفونی کننده و نرم کننده سینه و ضد آبریزش بینی به اشکال مختلف، نظیر جوشانده، بخور، ملین و…در گذشته بسیار مرسوم بوده است. اما هرگونه دارویی که مانع آبریزش بینی در هنگام سرماخوردگی شود، مضر است و باعث احتباس‌ ترشحات در بدن و غلیظ شدن و تبدیل آنها به نزله می‌شود که نزله خود عامل بیماری‌های گوناگون می‌باشد.
معمولاً ابتلا به سرماخوردگی هنگام شروع سردی هوا (دگرگون شدن هوای پاییز) شروع می‌شود و بعد از آن ذات‌الجنب، ذات‌الریه، گرفتگى صدا، گلودرد، پهلودرد، پشت‏‌درد، بیمارى عصبى و سردرد مزمن پدید می‌آید و ممکن است حتی به سکته و صرع هم بینجامد.
همه این بیماریها از محبوس شدن و افزایش مواد بلغمى در بدن ایجاد می‌شوند؛ حال سؤال این است که؛ این مواد بلغمی از چه پدید می‌آیند؟ لازمه پاسخ به این سؤال، شناخت اجمالی از اخلاط چهارگانه است که پیشتر به آن پرداخته‌ایم اما به‌اجمال باید گفت که مواد بلغمی در معده تولید می‌شوند و با تبخیر این مواد به‌سمت مغز و برخورد سردی هوا از بیرون بدن با سطح پوست، آن بخاراتِ متصاعدشده در مغز منعقد شده و جاری می‌گردند و با عنایت پروردگار از مجاری بینی و دهان خارج می‌شوند که اگر مانع خروج آن نشویم به سلامتی بدن خود به‌صورت ریشه‌ای کمک کرده‌ایم. برای تکمیل درمان سرماخوردگی باید از همان ریشه یعنی معده و کبد مشروع کنیم و بسته به مزاج جبلی و سرشتی فرد از موارد زیر به‌صورت مفرد یا ترکیبی بهره می‌بریم:

شربت آبلیموی طبیعی و عسل
انار، آب انار (ملس)
لیمو شیرین
دمکرده انجیر، عناب، سپستان
آب سیب
شلغم و آب آن.

و به‌ صورت موضعی می‌توان از موارد زیر استفاده کرد:

دود سیاهدانه، اسفند، عنبرنسارا
روغن‌مالی ملاج سر و پیشانی با روغن سیاهدانه یا بادام تلخ
بادکش کتف
گرم نگه‌داشتن سر با کلاه پشمی یا هر پارچه نخی یا پشمی
چکاندن روغن سیاهدانه هر شب داخل بینی (۲ قطره) برای تخلیه بهتر فضولات
استشمام رایحه گرم همچون نعناع، گل نرگس و …
بخور آویشن، نعنا، اکالیپتوس.

درمان سرماخوردگی با جوشانده

برای زکامی که در فصل زمستان روی می دهد، جوشانده ای مرکب از گیاه زوفا، شیرین بیان و انجیر (به میزان مساوی) تهیه و سپس صاف کنید و با کمی‌ ترنجبین شیرین کرده و روزی دو لیوان بنوشید. خوردن آش جو یا ماش با اسفناج، کدو، گشنیز، و چغندر نیز مناسب است. می‌توانید به عنوان غذا، حریره‌ای با سبوس گندم، مغز بادام و عسل درست کرده و میل کنید. همچنین به جای آب از شربت گرم عسل و گلاب استفاده کنید.

دم كرده پونه كوهي و آويشن شيرازي در فصل پاييز و زمستان بسيار مناسب بوده، خاصيت ضد عفوني كنندگي داشته و براي سرماخوردگي نيز بسيار مفيد است. اين دمنوش را مي توان با مقداري عسل مخلوط نموده و روزانه چند نوبت ميل نمود.

درمان سرماخوردگی با عسل و لیمو

اگر می‌خواهید کمتر سرما بخورید، هر روز صبح سه لقمه عسل با موم بخورید (طب الرضا)؛ چرا که آنتی‌اکسیدان فراوانی در موم عسل وجود دارد. و پژوهش‌های جدید نشان داده است که با گرفتن موم از عسل، بسیاری از خواص سودمند آن کاهش می‌یابد. مقداری سیاهدانه را در سرکه خیسانده بعد آنرا مثل اسفند دود کنید و دود آن را استنشاق کنید.
علت اصلی سرفه مخاطی است که در اثر التهاب ایجاد میشود و برای دفع آنها لازم به سرفه کردن است. شیرینی عسل باعث تحریک غدد بزاقی شده و دفع مخاط را راحت تر میکند. همچنین اثر ضد میکروبی و آنتی اکسیدانی عسل از شکل گیری مجدد مخاط بیشتر جلوگیری می نماید، در نتیجه سرفه ها و التهاب گلو رو تا حدی کاهش میدهد. همچنین لیمو به افزایش ایمنی بدن در برابر عفونت ها کمک کرده و ترکیب مقداری آب گرم به همراه کمی عسل و آب لیمو ترش تازه میتواند در رفع علائم سرماخوردگی تاثیر خیلی خوبی داشته باشد و التهاب گلو را کاهش داده و مخاط رو دفع نماید. درصورت مصرف ناشتا، این شربت خواص بی نظیری همچون سم زدایی دارد.

درمان گیاهی سرماخوردگی

كدو حلوایی

درمان سریع سرماخوردگی

برای سرماخوردگی های ساده در فصل سرد، كدو حلوايی يك درمان مناسب است كه مي تواند به صورت بخار پز به همراه كمي پودر نبات و دارچين مصرف شود. كدو حلوايي منبع مناسب ويتامين E، C و بتاكاروتن است كه همه آنها خاصيت آنتي اكسيداني دارند.
زنجبيل

درمان سریع سرماخوردگی

زنجبيل تازه از جمله گياهان دارويي است كه تاثير فوق العاده اي در پيشگيري از ابتلا به سرماخوردگي در فصول سرد دارد. اين گياه خاصيت ضد باكتري و ضد ويروسي داشته و يكي از بهترين محرك ها برای تقويت و افزايش توان سيستم ايمني و دفاعي بدن محسوب مي شود. اين گياه را مي توان به عنوان مواد اوليه براي تهيه غذا در وعده هاي روزانه استفاده كرد و يا آن را به صورت دمنوش مصرف نمود.

گَوَن

درمان سریع سرماخوردگی

این گیاه از تیره نخود است. گون‌ها گیاهانی یک‌ساله یا دائمی‌ هستند. شما می‌توانید از ریشه این گیاه استفاده کنید تا به سیستم ایمنی خود شانس مبارزه با بیماری‌ها را بدهید. ریشه زردرنگ آن حاوی ترکیباتی است که می‌تواند سیستم ایمنی بدن را تحریک کند، تشکیل آنتی بادی‌ها را ترویج نماید، تشکیل سلول‌های تی را افزایش دهد و در نهایت مقدار گلبول‌های سفید مبارزه کننده با عفونت را افزایش دهد. شما می‌توانید ریشه این گیاه را برش دهید و به سوپ و آب سبزیجات اضافه کنید.

نکته مهم: اگر باردار هستید یا در حال شیر دادن به نوزاد خود می‌باشید از مصرف این گیاه خودداری کنید.
ریحان

درمان سریع سرماخوردگی

ریحان، (نام علمی: Ocimum basilicum) نام گیاهی یک‌ساله از تیره نعناعیان است. برای اینکه بتوانید از خاصیت این گیاه در فصل زمستان نیز استفاده کنید، برگ‌های آن را به صورت ریز خرد کنید و در ظرف مخصوص یخ قرار دهید. سپس این ظرف را با آب پر کنید و در فریزر بگذارید. ریحان به کاهش تب کمک می‌کند و نشانه‌های سرماخوردگی، سرفه و آنفلونزا را کاهش می‌دهد.
فلفل سیاه

درمان سریع سرماخوردگی

این ادویه احتمالا در آشپزخانه همه افراد پیدا می‌شود. در چین که فلفل سیاه با عنوان hu jiao شناخته شده است، برای تسکین سرماخوردگی و نشانه‌های آن بسیار محبوب است. به همین خاطر شما نیز می‌توانید این ادویه را به سوپ یا غذاهای خود بیفزایید و از مزایای آن لذت ببرید.

دارچین

درمان سریع سرماخوردگی

زمانی که دچار سرماخوردگی شدید تنها قسمت بیرونی بدن خود را گرم نکنید. در چنین شرایطی گرم کردن درون بدن نیز می‌تواند موثر باشد.دارچین برای گرم نگه داشتن بدن و پاک کردن احتقان مخاطی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نکته مهم: اگرچه این گیاه به عنوان ادویه آشپزی امن و بی خطر است اما اگر باردار هستید از دارچین به عنوان گیاه دارویی استفاده نکنید.

اکالیپتوس

درمان سریع سرماخوردگی

در حقیقت این گیاه اغلب برای به عنوان یک داروی بدون نسخه به کار می‌رود. استشمام بخار روغن اکالیپتوس که در آب ریخته شده است می‌تواند سینوس‌ها را تمیز کند و از عفونت آن‌ها بکاهد.
سیر

درمان سریع سرماخوردگی

مردم سال‌هاست که از سیر به عنوان یک ماده درمانی استفاده می‌کنند. اینکار دلایل بسیار زیادی دارد. به خاطر وجود خواص آنتی ویروسی، ضد التهابی و ضد قارچی این گیاه، می‌توان از آن به عنوان یک درمان خانگی در سرماخوردگی و آنفلونزا استفاده کرد. به همین خاطر جای تعجب و شگفتی نیست که مطالعات و تحقیقات انجام شده نشان داده است که مکمل سیر می تواند از سرماخوردگی جلوگیری کند.

منبع: درمان سریع سرماخوردگی

درمان سریع سرماخوردگی